آذر 75 بود و هوا خیلی سرد شده بود، خاطرم نیست که برف هم آمده بود یا نه، من جلوی دکه روزنامه فروشی ایستاده بودم و جلد مجلات و نشریات نگاه می کردم، عناوین درشت، تیترها و عکسهای رنگی بازیگران تا اینکه چشمم به جلد ماهنامه فیلم افتاد و روی اون فوکوس کرد. چهره ای رنجور و مهربان با کلاه خاصی بر سر و یک تکه کاشی در دست ...چقدر این چهره آشنا بود ... خم شدم و مجله را برداشتم، تصویر علی حاتمی بود که با قلم موی آبرنگی آیدین آغداشلو اینطور استادانه ترسیم شده بود، چقدر تصویر پر مفهومی بود و من سالها به این تصویر فکر می کردم، شاید تکه کاشی در دست حاتمی، نمادی از هویت فراموش شده ایرانی بود که علی آنها را تکه تکه جمع آوری می کرد و کنار هم می چید تا شاید دیرتر به دست فراموشی سپرده شوند... شاید هم این آخرین تکه کاشی را پیدا کرده بود ولی فرصت آن را نیافت که در کنار تکه های دیگر قرار دهد. آن تصویر ساده حرفهای ناگفته ای بود از علی حاتمی که با زبان تصویر با مخاطبش سخن میگفت... اون شماره مجله فیلم رو سالها نگه داشتم ولی حالا نمی دانم که کجاست؟ شاید همچون نگاه آرمانی علی حاتمی به هنر ایرانی زیر لایه ای از گرد و غبار و در گوشه ای گم شده باشد.

- داشتم وبلاگ ها رو ورق می زدم تا شاید مطالبی از علی حاتمی پیدا کنم و با تحقیق و آشنایی بیشتر با این هنرمند فقید مطلبی بنویسم ولی به یک نکته جالب برخورد کردم که اینکه تمام مطالبی که توی وبلاگ ها در مورد علی حاتمی نوشته شده شباهت های زیادی به هم داره! با کمی دقت فهمیدم که همه این مطالب از یک منبع کپی شده و با اندکی دخل و تصرف توی صفحات وبلاگ ها درج شده. این نکته من رو مسر کرد تا یک مطلب جامع و در خور شان این هنرمند بزرگ بنویسم.

...

عباسعلی حاتمی در ۲۳ مرداد ماه ۱۳۲۳ در تهران، خیابان شاپور، کوچه اردیبهشت چشم بر جهان گشود. همان محله ای که رضا خوشنویس در هزاردستان از آن به عنوان نشانی محل سکونتش یاد می کند.
در آغاز راه با نویسندگی و تاتر شروع کرد و چندین نمایشنامه نوشت و سپس شروع به فیلمنامه نویسی کرد و در سال 1348 اولین فیلم سینمایی خود " حسن کچل" را کارگردانی کرد. حسن کچل یکی از معدود فیلمهای موزیکال تاریخ سینمای ایران و جزء اولین فیلمهاییست که در ایران بصورت رنگی و خارج از سنت فیلمسازی آن زمان و با استفاده از سنت نقالی و نمایش تخته حوضی ساخته شده. علی حاتمی با ساخت فیلم "طوقی" در کنار مسعود کیمیایی و ناصر تقوایی از فیلمسازان جریان ساز قرار گرفت. وی در طول فعالیت هنری خود 15 فیلم سینمایی را نوشت و کارگردانی کرد و یکی از فیلمسازان مولف ایران به شمار می رود. در آثار هنری حاتمی تقابل بین سنت و مدرنیته به شدت به چشم می خورد که در فیلم مادر این نکته بسیار مشهود است، علی حاتمی همیشه بیم آن داشت که سنت ها و ارزش های ایرانی یک روز جای خود را به مدرنیته غرب دهند و این از مهمترین دغدغه های فکری او بود و همیشه سعی در احیا و پاسداشت فرهنگ ایرانی را داشت. یکی دیگر از نکات برجسته در آثار حاتمی دیالوگ نویسی نثر گونه و آهنگینی بود که در فیلمهایش خودنمایی می کرد و تماشاگر را شیفته خود می ساخت و از این جهت اهالی هنر لقب شاعر سینمای ایران را به وی داده اند. از ماندگارترین دیالوگهای وی می توان به دیالوگ های مجید ظروفچی در فیلم سوته دلان اشاره کرد. از مشخصه های بارز در فیلمسازی حاتمی پرداخت همگون و بی نقص در آثارش می باشد بطوریکه از آثارش می توان بعنوان سندی معتبر در تاریخ استفاده کرد. حاتمی وسواس زیادی در مستندات تاریخی  و بازسازی آنها در فیلمهایش داشت و خشت خشت شهرک سینمایی را در سالهای اولیه انقلاب روی هم گذاشت تا نوستالژی کوچه پس کوچه های بازارچه نواب، لاله زار، توپخانه و بهارستان را در اذهان زنده نگه دارد. حاتمی زمانی که آخرین شاهکار سینمایی خود " جهان پهلوان تختی" را به نیمه رسانده بود در بستر بیماری صعب العلاجی که سالها مبتلایش بود رفت و تا آخرین روزی که توان داشت سر صحنه حاضر شد و با تنی رنجور و نحیف پلان به پلان با جهان پهلوان پیش رفت. علی حاتمی تصویرگر و شاعر دلشدگان در 15 آذر 1375 و در 52 سالگی چشم از جهان فرو بست. ملکه های برفی و آخرین پیامبر فیلمنامه هایی هستند که علی حاتمی قبل از وفاتش نوشته بود و قصد کارگردانی آنها را داشت.

یادش گرامی باد

فیلمشناخت علی حاتمی
حسن کچل 1348 – طوقی 1349 – باباشمل 1350 – قلندر 1351 – خواستگار 1352 – ستارخان 1353 – مجموعه تلویزیونی مثنوی مولوی1354 – سلطان صاحبقران 1355 – سوته دلان 1356 – سریال جاده ابریشم "هزاردستان" 1358 – حاجی واشنگتن 1361 – کمال الملک 1363 – مادر 1368 – دلشدگان 1371 – جهان پهلوان تختی (ناتمام)

منبع: وبلاگ شخصی امیرعلی مددی
نوشته شده در 16 آذر 1385